قسمت اين بود که من با تو معاصر باشم
تا در اين قصه ی پر حادثه حاضر باشم
حکم پيشانی ام اين بود که تو گم شوی و
من به دنبال تو يک عمر مسافر باشم
تو پری باشی و تا آنسوی دريا بروی
من به سودای تو يک مرغ مهاجر باشم
قسمت اين بود ، چرا از تو شکايت بکنم ؟!
يا در اين قصه به دنبال مقصر باشم ؟
شايد اينگونه خدا خواست مرا زجر دهد
تا برازنده ی اسم خوش شاعر باشم
شايد ابليس تو را شيطنت آموخت که من
در پس پرده ی ايمان به تو کافر باشم
دردم اين است که بايد پس از اين قسمتها
سالها منتظر قسمت آخر باشم !!
نظرات شما عزیزان:
ــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــ
سلام وبتون قشنگ و عالیه. انشاالله همیشه موفق باشید
عید غدیر هم پیشاپیش مبارک. به من هم سر بزنید و اگر موافق به تبادل لینک بودین منو خبر کنید
التماس دعا
پاسخ:سلام عید شماهم مبارک شماکه ادرس وبلاگتو نذاشتی دوست خوبم!!!!